همهی ما انسانها، کسانی را که دارای توانایی ذاتی برای ورود به موقعیتهای ناآشنای اجتماعی است و همچنین میتواند افراد مختلف را در بحث و مکالمه شرکت دهد، تحسین میکنیم. این افراد اغلب در درون خود ویژگی منحصر به فردی دارند که کاریزما نامیده میشود. برخی افراد از اینکه چگونه از این ویژگی استفاده میکنند، […]
همهی ما انسانها، کسانی را که دارای توانایی ذاتی برای ورود به موقعیتهای ناآشنای اجتماعی است و همچنین میتواند افراد مختلف را در بحث و مکالمه شرکت دهد، تحسین میکنیم. این افراد اغلب در درون خود ویژگی منحصر به فردی دارند که کاریزما نامیده میشود. برخی افراد از اینکه چگونه از این ویژگی استفاده میکنند، در تعجب هستند، و بر این باورند که افراد باید استعداد ذاتی در این زمینه داشته باشند.
کتاب «آسایش در آرامش» نوشته شده توسط آلن و باربارا پیس و با ترجمهی دکتر ماکان آریا پارسا قدرت کاریزما را آموزش داده و با مطالعهی دقیق این کتاب میتوان به مهارتهای ارتباطی موفق دست یافت. واقعیت این است که کاریزما مهارتی اکتسابی است که بیشتر در افراد قدرتمند یافت میشود و مانند هر مهارت اکتسابی دیگر، میتواند آموخته شود و میزان آن افزایش یابد و در صورتی که اطلاعات درستی در مورد آن در اختیار داشته باشید، میتواند به تکامل برسد و آمادهی یادگیری باشد.
در ادامه اصول مهم ماهیت انسان را بررسی خواهیم کرد…
نیاز بشر به احساس مهم بودن بیشتر از دیگر نیازهای جسمانی بدن میباشد. گرسنگی یکی از نیازهای جسمانی بدن است؛ اما پس از آنکه فرد با خوردن غذا سیر شد، برای مدتی طولانی گرسنه نیست و نیازی به سیرشدن ندارد. نیاز به مهم بودن حتی از نیاز به عشق هم بیشتر است، زیرا وقتی که عشق به دست آمد، این نیاز برطرف میشود. نیاز به مهم بودن، همچنین از نیاز به امنیت هم بیشتر است. زیرا وقتی که فرد در امنیت باشد و امنیتش تامین شود، دیگر موضوع مهمی نیست.
افراد به خودشان علاقهی بیشتری دارند تا دیگران. بنابراین وقتی با آنها در حال صحبت هستید، هدف اصلی شما صحبت کردن در مورد آنها باشد. شما باید در مورد احساسات آنها، خانوادهی آنها، دوستانشان، رفتارشان، نیازهای آنها و داراییهای آنها، صحبت کنید و هرگز دربارهی خودتان و داشتههایتان قبل از اینکه آنها بپرسند، صحبت نکنید. به عبارت دیگر، درسطح اولیه، افراد فقط به خودشان و آنچه که متعلق به آنهاست علاقهمند هستند.
در قانون طبیعت، انگیزهای قوی و درعین حال ناخوداگاه در درون ما و نسبت به کسی که از او چیزی دریافت کردهایم، وجود دارد. این انگیزه همانند آن چیزی که دریافت شده، ارزشمند است. اگر فردی از آنچه به او دادهاید راضی باشد، او نیز بر آن است تا در مقابل عمل شما، با انجام دادن کاری برای شما و یا دادن هدیهای که به آن علاقهمند هستید، کار شما را جبران کند. برای نمونه: اگر شخصی کارت هدیهای از کسی دریافت کند، دریافت کننده متقابلاً یک کارت هدیه برای او نمیفرستد بلکه به سرعت انگیزهای برای پاسخ متفاوتی به این رفتار پیدا میکند.
تحقیقات نشان میدهد که وقتی از دیگران تعریف میکنید، دوست دارید خودتان به عنوان فردی دلسوز، جذاب و فهمیده مطرح شوید. بنابراین از شریک زندگی خود، همکار خود، کارگر خود، رئیس خود، شخصی که فقط او را به صورت تصادفی ملاقات میکنید، مشتری با ارباب رجوع خود، پستچی، باغبان، فرزندان خود، از همه و همه تعریف میکنید.
در مورد هر شخصی که میخواهید از او تعریف کنید، مواردی، هرچند کوچک یا ناچیز، وجود دارد که باید در نظر داشته باشید. تضمین میکنیم که اگر به طور منظم تلاش کنید تا احساس خاصی داشته باشد، دنیایی جدید و متفاوت در مقابل شما گسترده خواهد شد رایجترین روش برای بیان تحسین، ارائهی تعریفی مستقیم و مثبت است.
برای آشنایی بیشتر با یک کارآفرین جوان ایرانی روی لینک زیر کلیک کنید و زندگینامه او را مطالعه کنید:
پنج قانون طلایی برای خوب و مؤثر شنیدن:
چهار رمز برای انجام سپاسگزاری مؤثر
برای هر فردی، شنیدن نام خود شیرینترین صدا در جهان است و برای آنها این صدا همه جا را احاطه کرده و مطالعات نشان میدهد که به طور حتم به هر جملهای که بعد از نام آنها میآید، گوش میدهند. اغلب ما انسانها نام افراد را در اولین دیدار به یاد نمیآوریم.
دلیل آن میتواند پذیرفتن این عقیده باشد که ما حتی اسم فرد را هم نشنیدهایم. اما به این معنا نیست که ما نام آنها را فراموش کردهایم، بلکه در واقع نام آنها را نشنیدهایم.
هنگامی که به شخص جدیدی معرفی میشوید، نام او را دو بار به صورت بلند بگویید تا از درست شنیدن آن مطمئن شوید. نام افراد را به شئ تبدیل کنید. دلیل آنکه نامها به سختی به یاد آورده میشوند این است که آنها شئ جامدی نیستند که ذهن بتواند آنها را تجسم کند یعنی مفاهیمی انتزاعی هستند. صحنهی خنده دار و طنزآلودی ایجاد کنید. تصور کنید شئی که به طور خندهدار انتخاب شده، با ویژگی برجستهای از شخص، متقابلاً بر یکدیگر تأثیرگذار هستند.
علاقهمند بودن به دیگران و تشویق کردن آنها به صحبت دربارهی خود و علاقهمندیهایشان واژههای من، به من و برای من را از فهرست واژگان خود حذف کنید و به جای آنها از واژگان شما و برای شما استفاده کنید. فقط سؤالاتی را بپرسید که به افراد فرصت دهد تا دربارهی خودشان صحبت کنند.
اغلب گفتگوها در آغاز و یا در ادامهی مکالمه با مشکلاتی مواجه میشوند و دلیل بروز این مشکلات و موارد مورد بحث نیست بلکه به خاطر نوع سؤالات غلطی است که استفاده میشود. دو نوع سوال پرسیدن وجود دارد که شما میتوانید استفاده کنید:
سوالات بسته
این نوع پرسش برای جوابهای یک یا دو کلمهای استفاده میشود و به مکالمه پایان میدهد.
سوالات باز
این نوع سوالات برای بیانات، نظرات و مسائل پیچیده پرسیده میشوند و به سرعت، نوعی سازگاری و توافقی میان افراد ایجاد میکنند. زیرا آنها به دیگران نشان میدهند که شما به این مسائل و گفتگوها و آنچه در آنها مطرح میشود، علاقهمند هستید. افرادی که با این روش سوال میپرسند، به عنوان اشخاصی دلسوز و فعال شناخته میشوند.
به نقل از دکتر ماکان آریا پارسا کتاب «آسایش در آرامش» مهارتهایی برای زندگی افراد، مهارتهای ضروری برای برقراری ارتباط با دیگران لازم است را برای شما فراهم میکند. وقتی این مهارتها را به کار میگیرید، از اینکه دیگران از شما چنین سؤالی بپرسند تعجب نکنید: «از کجا توانایی صحبت کردن موفق و ماهرانه با دیگران را آموختهای؟» حتی اگر آنها سوال نپرسند، قطعاً در مورد آن فکر میکنند.
این کتاب در مورد مهارتها و فنونی ضروری است که به طور شگفتآوری کمک میکند تا افراد، موفقیتهایی در برقراری ارتباط با دیگران، به دست آورند. همچنین کتاب به گونهای طراحی شده است که شما میتوانید هر صفحهای از آن را باز کرده و بیدرنگ شروع به یادگیری مهارتی جدید کنید.
1) چگونه روند مکالمه را در دست بگیریم؟
از پلهای کاربردی استفاده کنید. افرادی که به سوالات باز، پاسخهای مختصر میدهند، بهتر میتوانند با یک پل ارتباطی مکالمه را ساماندهی کرده و روند آن را ادامه دهند. تأثیر پلها بسیار قابل توجه است. استفاده از آنها، در ارتباط با مردمی که به سوالات بیان شده جوابهای کوتاه میدهند، بهترین روش است. این پلها عبارتند از:
2) چگونه میتوان احساس دیگری را نسبت به خودمان مثبت کرد؟
همانطور که با حالتهای چهرهی خود، احساسی را به دیگران انتقال میدهید، دیگران به طور مستقیم آن را به شما باز میگردانند. شواهد نشان میدهد که پاسخ مثبت به یک چهرهی خندان به مغز مخابره میشود. مکالمهای که یک لبخند ایجاد میکند، به این صورت است: از دیدن شما خوشحالم و شما را میپذیرم و به همین دلیل است که هر شخصی ارتباطهایی که با لبخند باشد را دوست دارد. مانند کودکان.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.